بزرگ مرد کوچک و بابا مجتبی!
کار جدید آرتین
عزیز دل مامان 5 روزه که یاد گرفتی از روی شکمت بر میگردی به پشتت خیلی هم بامزه این کار رو انجام میدی یعنی توی 5 ماه و 23 روزگی شروع به انجام این کار کردی.خیلی هم بامزه انجامش میدی.دیگه اینکه با مامانی بازی میکنی وقتی شیر میخوری دستت رو میاری طرف دهن من تا من بوسش کنم و تو بخندی یا اینکه موقع شیر خوردن تو چشم من نگاه میکنی و میخندی. وقتی میخوای بغلت کنم خودتو میرسونی به پای من و سرتو میاری نزدیک پام تا بغلت کنم.وقتی توی ماشین میشینیم و تورو میشینونم که بیرون رو ببینی یه چند دقیقه بعد سرت رو بر میگردونی و منو نگاه میکنی یعنی مامانی منو بلند کن ولی چند بار که نگاه کردی و من بلندت نکردم پاهاتو سفت میگیری و زور میزنی که سرپا باستی من هم بغلت میکنم...
نویسنده :
مامان الهه
14:43
6 ماهگیت مبارک مامانی چقدر زود گذشت!!!!
آرتین مامان بعد از واکسن 6 ماهگی
آرتین مورچه پیدا کرده خداااااااااااااااا
قربونت برم الهی از اون موقع که دیگه سینه خیز رفتن رو خوب یاد گرفتی تو خونه میگردی و واسه خودت یه چیز پیدا میکنی و سرگرمش میشی.این عکس هم مال موقعی هستش که مورچه روپیدا کردی و داری باهاش بازی میکنی .عززززززززززیزم. ...
نویسنده :
مامان الهه
14:31
روش جدید رسیدن به هدف
قربون دست و پاهات بره مامان که هر روز یه کار جدید میکنی از 5ماه و 28 روزگی این کارو یاد گرفتی. ...
نویسنده :
مامان الهه
14:30
اولین غذای آرتین جون
مامانی دیگه 6 ماهگیت تمام شد و میتونی آروم آروم مزه های جدید رو امتحان کنی خداروشکر دیروز و امروز که استقبالت بد نبود ایشالا که همیشه غذا خوردن رو دوست داشته باشی.(26خرداد91) ...
نویسنده :
مامان الهه
14:30
خبر جدید!
مامانی دومین دندونت هم جوونه زده و یه کار جدید هم یاد گرفتی و اون این هستش که وقتی آهنگ میزنیم واست(دو دورو دو دو دورو دو)چهار دست و پا میشی و مثل نای نای جلو وعقب میری.نگین امروز واست آهنگ میزد و کشف کردکه تو این کارو یاد گرفتی در ضمن امروز تا هیجانی میشی یکی از انگشتای دستتو میکنی دهنت و تند تند میخوریش.قربون این نمک ریختنات بشه مامانت.(9تیر92)6ماه و20 روزگی
نویسنده :
مامان الهه
14:30
خبر بدید به انبار گندم پسر ما در آورده مروارید دندون
ناز پسری مامان اولا که عیدت مبارک دیروز اولین نیمه شعبانی بود که کنار من و بابایی بودی پارسال این موقع تو دلم بودی امسال تو بغلم بودی.خداروشکر میکنم به خاطر این نعمت خوب.تو این دو روزه یه کوچولو هم مزه ی نذری هارو چشیدی.حسابی هم خوشت میومد.دیشب با عمه زهرا و خاله نسرین اینا رفتیم پل خواجو.دیگه هر غذایی که خودمون میخوریم باید حتما اول بدیم شما بچشی.دیشب هم طبق معمول یه کوچولو از آب آش رشته ی نذری دادم بهت.بعدش هم بابایی داشت چایی نبات میخورد نذاشتی بیچاره بفهمه چی میخوره من هم یه کوچولو از چایی رو با انگشت میدادم دهنت که دیدم بلههههههه..... گل پسرم دندونش جوونه زده(6ماه و 14روز.3تیر 92).انقدر من و بابا خوشحال شدیییییییم.قربونت برم من میدیدم ی...
نویسنده :
مامان الهه
14:30